جدول جو
جدول جو

معنی پگاه خیزی - جستجوی لغت در جدول جو

پگاه خیزی
(پَ / پِ)
سحرخیزی. بکور
لغت نامه دهخدا
پگاه خیزی
سحر خیزی بکور
تصویری از پگاه خیزی
تصویر پگاه خیزی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ / پِ گَ)
مخفف پگاه خیزی. سحرخیزی. بکور:
چون غراب اندر پگه خیزی علم بیرون زنیم
سوی طاوسان بستانی هزار آوا و من.
اثیر اخسیکتی.
بخت بیدارت خراسان سحرگه خیز را
ازپگه خیزی که هست از چشم صبح انداخته.
انوری.
آنکه چون صبح از پگه خیزی
در دل از مهر حق چراغ افروخت.
ابن یمین (از فرهنگ شعوری)
لغت نامه دهخدا
(اَ لَ)
سحرخیز. بکر. بکیر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ مَ)
مخفف پگاه خیز، آنکه بامداد زود از خواب برخیزد. سحرخیز. بکر. بکر:
ز نخجیر و از می بپرهیز باش
بشب دیر خسب و پگه خیز باش.
اسدی (گرشاسب نامه نسخۀ خطی مؤلف ص 267)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پگه خیزی
تصویر پگه خیزی
سحر خیزی بکور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پگاه خیز
تصویر پگاه خیز
سحر خیز بکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پگه خیز
تصویر پگه خیز
سحر خیز پگاه خیز
فرهنگ لغت هوشیار
سحرخیز، صبح خیز، بکر، شب خیز
فرهنگ واژه مترادف متضاد